كار عشق، كار نيزه و سرباز نيست
... و اما عشق
.معجون تلخي و لذت، آميختهي سختي و شادي، ممزوج اميد و شكست
كسي ياد نميگيره عشق رو و كسي ياد نميده. در ازل آموختيم و تا ابد تكرارش ميكنيم. كسي رو ازش محروم نميشه كرد و كسي هم مجبور نيست. فقط يادمون باشه كسي رو به خاطرش حقير نكنيد كه خداوند اولين عاشق هستيست
عشق محك زندگي ، عيار صداقت ، ترازوي انسانيت. تنها معاملهي هستي كه متضرر نداره. نه جنگ داره و نه صلح، تنها بايد چشمها رو بست و نگاه كرد، با چشمان كاملاً بسته. نه جنگ ميخواد و نه صلح. تنها اعتماد ، صدافت و انسانيت لازم داره. بدون غرور و در منتها درجهي اخلاص و سادگي. اگر اسمش رو ميزاريد گدايي من بهش ميگم افتادگي ، به قول شاعر
افتادگي آموز گر طالب فيضي //هرگز نخورد آب زميني كه بلند است
من هم طالبم و عاشق، زماني منتظر بودم و امروز مشتعل
: و به قول حافظ
گداي كوي تو از هشت خلد مستغنيست//اسير عشق تو از هر دو عالم آزاد است
4 Comments:
At 8/01/2006 07:41:00 AM,
Anonymous said…
دیروزها کسی را دوست می داشتی، امروزها دلتنگی،..تنهایی،..تنها
تمام عمر ما به همین سادگی گذشت
At 12/25/2007 09:23:00 AM,
Anonymous said…
عاشق نبودهرانکه باجان باشد
جان راچه محل بودچوجانان باشد
درعشق همیشه عهدوپیمان باشد
یااین باشدبه عشق یاان باشد
نه هرطالب تواند اشکریزی
نه هرعاشق تواند صبح خیزی
تراان به که چومردان سرمست
شبی از خود به سوی حق گریزی
At 12/28/2007 12:23:00 AM,
Anonymous said…
سلام
عشق یعنی اوج مهتابی شدن
عشق یعنی بی صدا آبی شدن
عشق یعنی زنده ماندن ما شدن
عشق یعنی در قفس شیدا شدن
At 12/28/2007 12:27:00 AM,
Anonymous said…
گر همسفر عشق شدی مرد سفر باش
هم منتظر حادثه هم فکر خطر باش
Post a Comment
<< Home