روزگرد

دانشجویی بود از دانشگاه علم و صنعت ایران، الان ديگه نيست

Sunday, March 18, 2007

آخر سال

سلام
سال 85 هم داره مي‌ره. امسال عجيب ‌ترين و پر نوسان‌ترين سال تمام عمرم بود
ابتداي امسال با غم از دست دادن عزيزي همراه بود ، ادامه‌اش با رتبه‌ي كنكور ، بعدش تايستان و كار . اين دوتاي آخر رضايت رو به رندگي من هديه كردند و در وسط قبولي در دانشگاه ، كه براي من خيلي غير منتظره بود. اما تمام امسال يك‌طرف و ماه رمضانش يك‌طرف ديگه . رمضاني كه در نيمه‌راهش به من هديه‌اي زيبا داد اما من قدر ندونستم. و انتهاي امسال ... كه نگم بهتره
خدا رو شكر مي‌كنم به خاطر هر چي كه بر من گذشت. خودم رو شناختم و فهميدم خيلي كوچكم و دوست دارم بزرگ شم
اول امسال بعد از سال‌ها از ته دل گريه كردم
در نزديك آخر سال وقتي قرآنم رو به رسم يادگاري دادم ، دلم گرفت ، در قعر غم بودم ، كلافه ، سر در گم اما در كمتر از يك ساعت به اوج آسمان رفتم وقتي قرآنم رو دوباره گرفتم اما شايد صلاح نبود
بزاريد از حاشيه دور شم و اصل مطلب رو بگم: سال 85 رفت اما سال 86 داره مياد ، يادمون باشه آدم‌هاي زيادي هستند كه منتظر يه لبخند ما هستند پس خسيس نباشيم و به همشون لبخند بزنيم. براتون سال خوبي رو آرزو مي‌كنم و از اينكه برام دعا كرديد ، به فكرم بوديد ممنونم و ساده‌ترين و خالص‌ترين و صميمي‌ترين دعا‌ها را براي موفقيت و سلامتي شما اختصاص مي‌دم ، اميدوارم مستجاب بشه
امين محمد روزگرد
85/12/27